یکی می گفت خفن ترین شغل خانه داری است ....و تو بخوان خفن درک کن باحال ..... می گفت خانه داری شغلی ست که تو با خانواده ات ،با مسائل مربوط به خانواده ات سروکار داری .... حداکثر برخوردت با کثافتکاری اجتماع خرید است از بقال و قصاب و فلان ... و من فکر می کردم این هم از پولتیک های جامعه ی مردسالار ماست که به خانه داری شرف می دهد .... چون معمولا مرد که خانه دار نمی شود .....
وقتی توی یه مملکتی بانو مارک پودر لباسشویی باشه یعنی تکلیف حقوق زنان توی اون جامعه مالیده ...... یعنی پودره کار زن خونه رو می کنه ... یعنی رختشویی .... یعنی بانو یه جورایی ارتباط داره با رختشویی ....
من تازگیا دارم می شنوم که هنوز هستند بعضی از مردان که دستور می دن همسرانشون با مردان دیگه چی جوری معاشرت کنند .... تحصیلکرده هستند ..... ظاهرشون اصلا نمی خوره به این حرفا .... اصن فکرشو نمی کنی ..... داره یارو سر همین داستان از زنش طلاق می گیره .....
من قبول دارم مردسالاری خیلی حال می ده ... مث این می مونه که کلفت بگیری دیگه .... اینو قبول دارم .... اصلا هم آدم کاری ای نیستم .... پس فردا هم توی خونه اصلا کار نخواهم کرد همونجوری که الان نمی کنم ولی بالاخره آدم گاهی می فهمه که کارش اشتباهه و می کنه ... مام اینیم ....
دیگه عرضی نیست .
رو زمین سفت .... . بله وقتی احساس می کنی به خاطر رفتار زنت یه جوری بهش نگاه می کنند یا با هاش حرف می زنند و ... هزار جور فکر و خیال اونوقت یادت می ره اصلآ سواد داری
اینمکه گفتی ماله حس مالکیتی ست که به زن داری. "زنت". مگه تو اگه یه کارایی بکنی بعضیا یه جوری نگاهت نمی کنن؟ پس زنت هم حق داره هر رفتاری در قبال نگاه های تو به دیگران و نگاه های اونا به تو داشته باشه
سورنا جون کلی حرف دارم باهات
در خدمتم زه زه جان ...
خوب تو خیلی از اون کشور های پیشرفته هم مارک خیلی چیزا همین تیپیه... قبول ندارم که مارک پودر لباسشویی ربطی به استثمار زنان در جامعه ایران داشته باشه... ولی منکر این استثمار هم نمی شم... (چه کلمه سختیه...!)
در مورد بقیه اش هم نمی دونم... ولی اصولا آدم وقتی زندگی رو با کسی و برای کسی می سازه دوست داره که براش مهمترین آدم روی زمین باشه... دوست داره که چه عرض کنم! بهتره بگم رو این نکته مصرا تاکید داره... و اگر خلافش ثابت بشه به نظرم طلاق راه حل قابل مطالعه ایه...
راستی... سیمیاگر هم تا حدودی راست می گه...
راستی... دیدی بالاخره برف اومد!
شاد باشی
آخ! دست گذاشتی روی چیز خیلی خیلی خوبی. یعنی خوب که نه. . .
ببین، این جور چیزها رو از همون اولش می کنن توی خون ما. به پسر می فهمونن که بابا تو دیگه اندشی! حواست به این خواهر کوچولوت باشه که طفلکی خیلی بیچاره س و تو باید هواشو داشته باشی! راجع به این جریانات یادمه اشکان یه پست داشت اون وقتها که به قول تو اینجا روزگاری بود . . .
وقتی توی همین دانشگاش می بینی پسره اومده جلو به اون یکی می گه با دخترای کلاس ما چی کار داری؟
اون وقت مرد جماعت احساس مالکیت و مسئولیت و همه چی ایت می کنند. و زن جماعت هم برای خودشون جا می اندازن که اصلا همین جوریه دیگه. جور دیگه امکان نداره.
همین احساس ضعف زن می شه مرد سالاری خفن.
اما وقتی دو نفر ازدواج می کنن، یه جورایی داستان فرق می کنه.
مردی که می خواد برای زنش با قلدری تکلیف معلوم کنه غلط می کنه میاد زن می گیره.
از اینجا به بعد با سارا موافقم. ازدواج شوخی بردار نیست!
مگه نمی گن ازدواج یعنی کنار اومدن با همدیگه؟ ببینم! نکنه سر همه چیز نشه کنار اومد؟
چیزی که به نظر من از عشق هم تو یه زندگی مشترک مهم تره تعهده... یه تعهده دو طرفه و اتفاقا برخلاف خیلی چیزای دیگه گاهی لازمه که دوطرف این تعهد داشتن رو بهم ثابت کنند... همینکه یه نفر از نظر ذهنی به دیگری تعهد پیدا کرد و این رو بهش ثابت کرد طرف مقابل دیگه خیالش راحت میشه که طرز برخورد طرفش با دیگران در حد معقولیه و دیگه به خودش اجازه نمیده که براش مرز و حد و حدود بذاره اما خب اینی که من گفتم تا جامعه مردسالار ایرانی یه چیزی می مونه عین کیمیا...نمیشه گفت همه مرد اما یه خرده بیشتر از ۵۰ درصدشون این تعهد ذهنی رو نمیفهمند یعنی اصلا براشون چنین چیزی تعریف نشده است..تعهد یعنی چه؟؟؟!! به نظر من این بالای ۵۰ درصد دقیقا کسانی هستند که خودشون وقتی با یه خانوم دیگه دارند یه ارتباط عادی برقرار میکنند چیزای دیگه ای تو ذهنشون وول میخوره و اصولا کافر همه را به کیش خود پندارد... اره دکتر جون!! به نظر من هیچ زنی عین زن ایرانی صبر و تحمل نداشته ...
خوب شد این پستو اومدی چقدر حرف مونده بوده تو دلمون ها!!