خفته بر سیم خاردار ،بیشه ی بنفشه (و گوجه فرنگی)

اینجا سایکو-سوشیو آنالیز بیداد می کند یا می خواهد بکند

خفته بر سیم خاردار ،بیشه ی بنفشه (و گوجه فرنگی)

اینجا سایکو-سوشیو آنالیز بیداد می کند یا می خواهد بکند

.

شاید این سالها جزو عمر به حساب نیاید ... مواقع بیکاری ، ساختن ، آماده شدن ،روزهای پل مانند .... پلی بین دیروز و فردا .... پلی بین آنچه هستی تا آنچه خواهی بود .... شاید این سالها مفت باشد ...

شاید این ماهها ،ماههای انعکاس آه از سقف به صورتت ، مثل یک تف سربالا اره ای بر روحت ، ماههای تنهایی و خود را در قفس تنهایی چمباتمه زده دیدن ، به حساب نیاید ... چون می خواهی به زور فراموشش کنی ....

شاید این دوران ،دورانِ خواندن برای امتحان ،خواندن برای پاس کردن ،خواندن برای رد کردن ،خواندن برای پریدن به  حساب نیاید چون خیلی کتره ای و پوچ و پست است ....

شاید ...

ولی تاثیر دائمی اش روی تو ... بصورت پایین آوردن مود ... بصورت سکوتی عمیق بر چهره ات ... بصورت یخی در عمق چشمانت .... می ماند ... مثل زخم ناسور عشقی ناکام بر ذهن .... مثل دپ زدن آدمها ... مثل فعال شدن بعضی سیناپسها ی نخواستنی در ناکجا آبادی در مغز ....

تهران ! من آمدم .... ۶ ماه دیرتر ... ۶ ماه پیرتر .