خفته بر سیم خاردار ،بیشه ی بنفشه (و گوجه فرنگی)

اینجا سایکو-سوشیو آنالیز بیداد می کند یا می خواهد بکند

خفته بر سیم خاردار ،بیشه ی بنفشه (و گوجه فرنگی)

اینجا سایکو-سوشیو آنالیز بیداد می کند یا می خواهد بکند

از فرش تا عرش

این پوستر جشنواره رو دیدین ؟ ... خیلی لخت (بضم اول ) و عور داستان از فرش تا عرش رو بیان می کنه ... یه چیزی تو مایه های سینمای معناگرا ....

تو هم اگه یه روز سه تا فیلم ببینی حس نوشتنت نمی آد ... حتی از خوندن کامنت ها هم چیزی الهام نمی شه که بنویسی ... هی فکر می کنم پارسا ،بهرام ،پرویز پرستویی !! ... خوبه این مردای بازیگر ایران یه ستاره ندارن توشون مث هدیه تهرانی .... برادرم پریروزا زن عزت انتظامی رو سر اکران فیلم ستاره (جلد یک ) دیده بود با مجید انتظامی ... بلیط گیرشون نیومده بود ... اینا مجید انتظامی رو شناختن و سلام کردن اونهم از دیدن جوانان هنرمند پرور عشق کرد و ۵ تا بلیط که اضافه داشت داد بهشون ... توی سینما هم بغل دست هم بودند .... آقای انتظامی آهنگساز مادرشون رو به بچه ها معرفی کردن (در واقع همسر عزت رو ) و برادر من هم حسابی رگ هنرمند پروری ش برجسته شد و دست همسر عزت رو بوسیده بود .... خیلی کار انتلکتوئلی بود .... بهش گفتم تو ظاهرا از این تئوری پیروی می کنی که پشت سر هر مرد موفق یه زن قوی وجود داره !!! .....

فیلم رژه ی پنگوئنها خیلی جالب بود ... یه فیلم مستند در باره سیکل زندگی پنگوئنها ... تو فکر کن که ۱۳ ماه توی سرمای قطب جنوب گروه فیلمبرداری کار می کردند ... حاصلش چیز غریب و عظیمی بود .... مثلا من نمی دونستم پنگوئنها اینقدر تو کار love و family و اینا هستن .... بازیگر خاصی هم نداشت ... البته قیافه ی یکی از اون پنگوئنها خیلی آشنا بود ... فکر می کنم توی ۱۳ آدم برفی کوچولو بازی کرده بود ....

در مورد مواجهه و به آهستگی هم چی بگم ؟ توی دومی فروتن بازی کرده بود ،بازیگرای اولی هم اصلا توی ذهنم نیستند ....

اصلا وبلاگ که جای بحث در مورد تاثیر بورخس روی سازنده ی فیلم مواجهه و حضور تابلوی بورخس در فیلم بعنوان ادای دین نیست که .... یا مازیار میری که نگاه انتقادی تندی به جامعه ی ایرانی داشت توی فیلمش نباید در محیط محدود وبلاگ مطرح بشه ....اینا مال روزنامه س ...

زیاده عرضی نیست !!

نظرات 7 + ارسال نظر
تنها سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:12 ب.ظ http://www.ebad.blogsky.com

سلام پاینده باشی اگه با لینک موافقی بگو

مریم سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:20 ب.ظ

نه که منو نرگس الان داریم می خندیم!!!! من واقعا به جسارت برادرت تبریک می گم! من جای خانوم عزت بودم سرش رو می بوسیدم!
تازه شم! نرگس داره در به در می گرده یه فیلم پیدا کنه دست منو سارا رو بگیره ببره! حالا وقتی بردم تقاطع، میام دلتونو می سوزونم!
حالا چرا لخت و عور؟
یه روزنامه هم می زنیم حالا! نگران نباش! ما می تونیم!
لطفا قسمت بهرامشو زیاد کنین! :)))

نرگس سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:25 ب.ظ

در به در چیه مریم جان...همین الان هزار و یک دعوتنامه دارم از بلیطهای مجید اینا گرانمایه تر... تازه ما اگه با اونا بریم سینما میان دست ما رو هم میبوسند بلکه مهمه این دعوتنامه ها(کنتور هم نمیندازه)
ببینم کشف شد این کلاغها میرند سر کار یا نه؟؟؟ فکر کنم به همین زودیها هم یه فیلم مستند میسازند از زندگی پر مخاطره کلاغها... خودم میسازم اصلا..فکر کنم اونا هم تو کار عشق و خانواده و این حرفا باشندد... از اینکه صبح به صبح میرن دنبال یه لقمه نون واسه زن و بچه معلومه...
به برادرتون سلام برسونید و بگید دختران فرهیخته این جامعه شدیدا به این اقدام جوانمردانه و مردانه ... بزرگمنشانه و همان انتلکتوئلانه رو حمایت میکنه...همین روزا هم جایزه نوبل میاد دم خونه اتون..دو درش نکنی ها مال داداشته

نرگس سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:26 ب.ظ

منظور از((بلکه)) اول خط سوم همانا ((بس که)) میباشد

مریم سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ب.ظ

راستی! تا حالا پنگوئن دیدی از نزدیک؟
من دیدم! خیلی مااااااااااااااااه بود. کوچولو بود. کاش می شد تو خونه داشتش!
راستی! وبلاگ جای بحث راجع به هر کوفتی بگی هست! شک نکن!!!!! ؛))

گلی چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:09 ب.ظ

هدیه تهرانی واقعا ستاره ست مخصوصا قیافش نه<<<<:دییییییییییییی
می گم چه معنی داره آدم انقدر بره فیلم ببینه..اصن این وبلاگا شدهپاتوق حسادت..من یه روزی از حسودی میمیرم آخر
پنگوئن مگه دل نداره؟
می گم کاملا مشخص بود همه فیلما قاطی شده:‌ی روزنامه می تونه وبلگ باشه یه وبلاگ می تونه روزنامه ...
انقدر من از این حرکتی که داداشت کرده خوشم می یاد به خاطر همون تئوری

سارا شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:48 ب.ظ

وای سورنا...
دیدی چی شده؟؟؟؟ من برای این پستت کامنت نذاشته بودم... چطور ممکنه ؟!!!
اومدم جواب کامنتم رو بخونم هر چی می گردم پیداش نمی کنم !!!...
می گم...قابلیت تبدیل شدن به «یه روز یه ترکه» رو دارم ها !!! :))

شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد