خفته بر سیم خاردار ،بیشه ی بنفشه (و گوجه فرنگی)

اینجا سایکو-سوشیو آنالیز بیداد می کند یا می خواهد بکند

خفته بر سیم خاردار ،بیشه ی بنفشه (و گوجه فرنگی)

اینجا سایکو-سوشیو آنالیز بیداد می کند یا می خواهد بکند

هنوز هم زنده ام چون هیچ نشانه ای از مرگ در من نیست !

می گن اگه ماهی از دریا جدا بشه ، ریشه از خاکش جدا بشه ، دل از دلدارش جدا بشه می میره ... ولی من از شهرم دورم و زنده ام ... حالم هم خوبه .... یا اونجا شهر من نیست ،یا من بی ریشه ام ،یا اساسا قیاس ،قیاس مع الفارق است ...نه؟

بحمدالله روزها در خدمت سربازان آقا و بعد از ظهر ها با چهار خط مطالعه و عصر ها با  سیگاری و چایی و شبها با تماشای آسمان کویر روزها را می گذرانیم ....

یه مقداری سطح انرژی پایه ی آدم در این شرایط می آد پایین ... شل می شی ... ریلکس تر می شی .... اینهام از فواید زندگی توی بیابونه !!

فعلا سنگر پایتخت را شما حفظ کنید تا ما بیاییم ... خیلی دور نیست .... ۳ هفته !!

 

نظرات 16 + ارسال نظر
سارا دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:21 ب.ظ

گفتم بیام اینجا عصبانی بشم که تو چرا پیدات نیست... دماغم سوخت !!!
ایشاله دفعه بعد !...

علیرض دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:43 ب.ظ http://Riodo

سلام پاسدار وطن! حال دادی قلم زدی. پایین اومدن انرژی پایه اگرچه بالذات مطلوب نیست یه خوبیهایی هم داره از جمله افزایش استابیلیته .
ریلکس باشی و پرانرژی و ماندگار .

مریم دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:11 ب.ظ

اوووخی! ... می گما! اینایی که گفتی خیلی هم بد نیستنا ... صبحشو نمی دونم اما مطالعه و چایی و اینا رو که .... باز من هوس کردم برم سربازی! تقصیر تو شد!
۳ هفته؟ اینم که خیلی نزدیکه! بیستو یکی بخوابی پاشی باید بیای!

نرگس دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 11:03 ب.ظ

با اینکه اصولا قرار نیست کامنتی بذارم اما خب حالا که آپ کردی بعد اینهمه مدت گفتم یه چیزی هم گفته باشم..فقط سه هفته... سطح انرژی پایین هم خوبه فقط تو این مواقع بد نیست ادم زیاد هم به پایداری عادت نکنه اخه میدونی انرژی فعالسازی اونوقت میره بالا...حالا گفتم منم یه کم سواتم !! رو نشون بدم دیگه

علیرض سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:16 ق.ظ

قبوله .. به شرطی که سرباز موردنظر رو سوبسترا فرض کنیم. بابا این سورنا٬ یه پا پروداکته! استابیلیته نگهش میداره از راکسیون ریورس !! :-)

مریم سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:13 ب.ظ

می گم پاشین بیاین براش واریانس و میانگین و MSE و C.V هم بگیریم حالا که نیستش!
سارا هم بد نیست بیاد یه برنامه ای چیزی طراحی کنه که از هر گونه هنگ کردن جلوگیری بشه.

نرگس چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:55 ق.ظ

این استبیلیته محصول در شرایط ترمودینامیکی مطرح میشه...مثلا دمای بالای محیط...که تو بیرجند فکر نکنم اینطوری باشه... اما بهرحال میشه شرایط رو بهینه کرد... بالاخره یه کاتالیزوری چیزی پیدا میشه تو بیرجند... البته من فکر میکنم عامل اصلی حفظ این سرباز وطن آنتروپی بالا باشه این محصولی که من میبینم.... یه جا بند نمیشه... :))

گل یخ یکشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:02 ق.ظ http://goleyakhe.persianblog.com

نبود نشانه های مرگ دلیلی بر زنده بودن نیست ... یا لااقل در مورد من که اینطوره...ولی انشاالله شما خوب زنده باشید حالا شده حتی تو بیرجند...! آسمون کویر همدم خوبیه

[ بدون نام ] دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:58 ب.ظ

یکی انرژی آزاد گیبس سورنا را در شرایط ترمودینامیکی بیرجند حساب کنه‌( با استعانت از طلاب علم الکیمیا )
بدجوری استیبل شده‌!!

علیرض سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:27 ق.ظ

پست بی نام و نشان قبلی با تمام مسوولیتهاش مال من بود. یادم رفت اسمم رو بنویسم.

سارا سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:25 ق.ظ

مگه استیبیلیتی بده؟ و از اون مهمتر، مگه با دو دو تا چهار تا کردن، کسی از شرایط پایا در می آد؟... به قول نرگس، این بچه انقدر آنتروپی بالایی داره که آدم نگرانش نشه !!!
بذارین داره زندگی اش رو می کنه دیگه !

نرگس سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:16 ب.ظ

راستش اومدم حساب کنم این انرژی ازاد گیبس رو...البته محاسبه چنین انرژی ای برای پیچیده ترین مولکولهای عالم هم کاری است بسی ساده اما برای دکتر...از حل معادله شرودینگر هم سخت تر بود...یعنی غیر قابل باور بود که کسی با چنین انتروپی ای اینطوری... میگم استاد علیرض...بیایید بکشفیم یک کاتالیزور قوی...بلکه دکتر رو از این استبیلیته بیاد بیرون.... اخه محصول هر قدر هم اسیبل باشد یه جایی بلاخره باید تو یه واکنشی بدرد بخوره... وگرنه تولیدش را چه سود...
دکتر جان همنوایی شبانه ی ارکستر چوبها رو دیروز تو انقلاب چشمم خورد بهش...تو این هاگیر واگیر درسها وسوسه شدم خریدم...میریم که داشته باشیم خوندنش رو....دی:)) شما هم بسه دیگه... جنبه استیبلی نداری؟؟؟؟ کلی عالم و اندیشمند رو الاف خودت کردی..حالا ما یه چیزی گفتیم جو نگیردنت دیگه پی))

علی هنری چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:15 ق.ظ http://sarsar.blogsky.com

شک نکن تو زندهای : چون تاثیر گذاری،
زنده ای چون هنوز خیلی معمولی عزیزی و آنقدر به یادت وبلاگت را پر از تبریک و تهنیت نمی کنند.
نشان زنده بودنت اینه که زمان را می فهمی و روزها را می شماری.
تو هنوز معترضی پس زنده ای
...

و امروز ۲۷مین سال زنده بودنت را پشت سر خواهی گذاشت و هنوز در زنده بودنت شک داری و یا در زندگی کردنت.

شاد باشی

شبستری در فرنگ

گل یخ چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:23 ق.ظ http://goleyakhe.persianblog

بابا اینجا چه گرد و خاکی راه افتاده سر حساب کردن انرژی آزادو استابیلیته... بی خیال... مثل اینکه جشن تولد نزدیکه... مبارک!

نرگس چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:04 ب.ظ

من هم از همین جا... بیست و هفتمین ورود پیروزمندانه اتان را به این میهن اسلامی..نه نه ببخشید...به این دنیای پر رمز و راز تبریک عرض نموده و به امید اینکه امسال سال رسیدن به ارزوهایتان باشد....دکتر جان...:))))))))))

مریم چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:57 ب.ظ

!!!!!!!!eeeeeeeeeeeeeeee
تولده!!؟؟ :)))))) با اینکه صاحب اینجا می گه تولد تبریک گفتن کار هجویه ... اما بابا تولدت خیلی مبارک :))))))))))) حیف که نیستی وگرنه ... !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد