کم کم می آم ... این جنگ فرسایشی یک ماهه رو به اتمامه ...
دیروز یک شعر مستهجن گفتم که خیلی چسبید ... بعد از مدتها دوباره طبع با ما یاری کرد ... زه زه در کامنتش مطلع این شعرو گذاشته .... اینجا چون زن و بچه رد می شن نمی شه گذاشتش ... با سه نقطه هم کار پیش نمی ره ... چون بعضی از ابیات کلا می شه سه نقطه ... تو فکر یه وبلاگم با عنوان پورنو سرا (به ضم سین ) که اشعار این تیپی رو که بعضیاشم واقعا ارزشمندن جمع کنیم ... از ایرج میرزا و هادی خرسندی تا من دیگران بی نام و نشان ... ببینیم چی می شه .
«با لهجه بچه های سریشی که تا جوابشون رو نگیرن ول نمی کنن بخونین» : شعر مستهجن چیــــــــــــــــه؟؟؟؟!
وبلاگ رو زدی خبر بده...
تو یه فیلمی می گفت اگه جریان با هیچ چیز حل نشد با یه معذرت خواهی کوچولو حلش کن! :)))
ما اینقدر اهل شعر و ادب! هستیم که زین پس هر شب واژه « پورنوسرا» را در گوگل سرچ خواهیم کرد.
من که نسخه اوریجینال شعر سورنا به دستم رسید و خیلی حال کردم :)) دل بقیه آب !!
این شعر و شاعری و طبع لطیف هم برمیگرده به احساسات رقیقه حاصل از کویر؟؟؟؟ چه باحال اینجا هی زن وبچه رد میشه ما خبر نداشتیم....
راستی سورنا، این لینک پایین رو هم می تونی بذاری توی روزانه هات... به قدر کافی خنده دار هست !
http://sharghonline.ir/news/archives/001966.php