این مطالب در فاصله ی زمانی شهریور ۸۴ الی آبان ۸۴ مسطور گشته اند ....
*کلاغی بر سر شاخی شاخ شد
کلاغی دیگر خواهر و مادرش را ....
*شاخه ی درخت دوست داشت پناهگاه طوطیان باشد
اطاق خواب گنجشکهای زشت و سیاه شده بود
و این خیلی بد بود
شهرداری چی ها درخت را بریدند
خشک شده بود .
*دنیای موچه خیلی بزرگتر از دنیای ماست
چون مورچه خیلی کوچکتر از ماست
*یارم چو قدح به دست گیرد
چون محتسبی که مست گیرد
آید سر بام و قال سازد :
گور پدر پلیس تهران !
پس اون شب این همه سر وصدا از پشت بوم همسادمون می اومد یار شما بوده ؟ من فکر کردم باز یکی دیگه رو الکی شلاق زدن ..
بهرحال...حاضر نبودم بخاطر داشتن دنیای بزرگتر جام رو با مورچه عوض کنم :) (حالا یکی نیست بگه نه که همه میخوان اینکار رو بکنند)
کلاغ و طوطی و گنجشک و مورچه و پلیس تهران و.... نمیدونم یار این وسط چیکاره است...
قشنگ بود...نکات ظریف... ما میکروسکوپ دیدی اینا رو دکتر؟؟... مرسی بسی لذت بردیم
shahkar bood
yani hich kas joz man nemitoone befahme ke cheghadr shahkar boode in kalam